عناوین این صفحه
- کنعانیزادگان: ما و هواداران به جامهای متوالی عادت کردهایم
- همه چیز به مدیران باشگاه بستگی دارد؟
- رونالدو همبازی مسی میشود؟
- ندود جدید جمهوری چک
- مبارزه صعود و صدرنشینی
- اسکوچیچ: من هنوز سرمربی تیم ملی هستم
- شانزدهمین پرچمدار چه کسی است؟
- نمایش متوسط، گل آرمانی
- سال گمشده
- مجیدی: علینژاد از سمتش سوءاستفاده نکند
- چک شخصی؛ شما هم مقصرید آقای مددی!
- بحران کوکاکولا!
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6790 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۱ تير
|
سوپر جام شروع قهرمانیهای ما در سال 1400 بود
کنعانیزادگان: ما و هواداران به جامهای متوالی عادت کردهایم
مصاحبه
امیرمحمد قراگزلو
محمدحسین کنعانیزادگان مدافع ملیپوش پرسپولیس آنقدر در تیم قرمزپوش پایتخت خوب کار کرد که در تیم ملی هم تبدیل به مهرهای ثابت شود. کنعانیزادگان پس از موفقیت با تیم ملی در بازیهای منامه این بار موفق شد با پرسپولیس در ادامه راه موفق چند سال اخیرشان باز هم جامی دیگر را کسب کنند. گپ و گفتی به بهانه قهرمانی پرسپولیس در سوپرجام با کنعانیزادگان داشتیم.
بازی با تراکتور را به لحاظ فنی چگونه ارزیابی کردی؟
تراکتور تیم خوبی بود اما همه دیدند تیم ما در تمام دقایق بازی تیم برتر میدان بود و موفق شد چند موقعیت گل خوب را روی دروازه خلق کند و ماشاءالله عیسی با شم گلزنی خیلی خوبی که دارد گل حساسی را به ثمر برساند و در نهایت ما با یک گل برنده شویم و در پایان هم اولین جام خودمان را کسب کنیم.
در شرایط سختی قرار داشتید. 6 بازیکن ملیپوش و آسیبدیده و بقیه موارد، پرسپولیس را با مشکلات زیاد راهی بازی با تراکتور کرد. با این وجود فکر میکردید قهرمان شوید؟
بله مشکلاتی وجود داشت اما همه میدانند جام گرفتن برای پرسپولیس دیگر عادی شده و در این چند ساله آنقدر جام گرفتهایم که اصلاً هم خودمان و هم هوادارانمان به جام گرفتنهای متعدد عادت کردهایم.
و یزله همیشگیات هم که کماکان وجود داشت و در پایان رقص و شادی معروف خودت را با جام نشان دادی!
بالاخره قهرمانی و جام گرفتن همیشه حس خوبی دارد و من هم واقعاً خوشحال بودم و دیدید که در پایان بازی و در مراسم اهدای جام بالاخره مثل هر بازیکنی که داشت شادی میکرد من هم به آن شکل شادی کردم و یزله زدم تا شادیام را آنگونه نشان دهم.
چقدر با آقا کریم در مراسم اهدای جام شوخی میکردی؟
آقا کریم بزرگ ماست. ایشان مربی ما هستند و با همه بازیکنان رابطه خیلی خوب و نزدیکی دارند و برخلاف آنچه که شاید فکر میکنند که ایشان خیلی جدی هستند اتفاقاً به موقعش خیلی هم شوخ هستند.
جام را هم که بدون هوادارانتان گرفتید.
قهرمانی در سوپرجام شروع کار ما در سال 1400 برای گرفتن جام بود و استارتش زده شد و انشاءالله در جامهای بعدی هم موفق میشویم و به هوادارانمان آنها را هم هدیه میدهیم. واقعاً جای هوادارانمان در ورزشگاه خیلی خالی بود. خیلی دوست داشتیم در مراسم اهدای جام آنها هم حضور داشتند تا با آنها شادیمان را تقسیم میکردیم اما فعلاً کرونا هست و چارهای هم نیست با این وجود میدانستیم آنها چقدر از قهرمانی تیمشان خوشحالند و از ما راضیاند. همین خوشحالی و رضایت هوادارانمان هم برای ما بهترین هدیه بود و ما را راضی میکرد.
در بازیهای منامه هم که عالی کار کردید.
خدا را شکر که در آن شرایط سخت و گرما و شرجی زیاد با تمام وجود جنگیدیم و چهار بازی را بردیم و نتایج بد دور رفت را جبران کرده و به عنوان تیم اول صعود کردیم و دیدید که با چه قدرتی تیمهای عراق و بحرین را شکست دادیم. هیچ چیز جز پیروزی و صعود و خوشحالی مردممان در این شرایط سخت ما را راضی نمیکرد به همین دلیل بازیکنان هر چه در توان داشتند برای تیم ملی آن را در طبق اخلاص گذاشتند و خدا را شکر بازیکنان هم با چهار برد قاطع و خوب صعودمان را قطعی ساختند.
برای بازی با مس رفسنجان در زمین حریف چه صحبتی داری؟
بازی در زمین چمن مصنوعی شرایط خاصی دارد اما ما بعد از بازی با تراکتور و کسب سوپرجام روحیه خیلی خوبی داریم و برگرفته از این روحیه بالا به مصاف تیم رفسنجان میرویم تا سه امتیاز را بگیریم و در رقابت با سپاهان از این تیم امتیاز عقب نیفتیم. تیم خیلی خوبی داریم اما خوب میدانیم در لیگ هم در حساسترین مقطع ممکنش قرار داریم و هیچ بازی و امتیازی را به راحتی از دست نخواهیم داد و همه میدانند که در همه جامها به دنبال قهرمانی هستیم و انشاءالله با دعای هوادارانمان و تلاش کادر فنی و خودمان به این مهم میرسیم و هیچ جامی را به راحتی از دست نمیدهیم.
سیاست نوراللهی و مسأله مبهم تمدید قراردادها
همه چیز به مدیران باشگاه بستگی دارد؟
پرسپولیس قهرمان سوپرجام شد و حالا شرایط روانی تیم برای ادامه مسابقات لیگ برتر بهتر هم شده و سرخها با وضعیت امیدوارکنندهتری به رقابت در لیگ برتر و سپس جام حذفی پا میگذارند اما مسأله تمدید قراردادهای بازیکنان مهم تیم مثل بمب ساعتی در حال رسیدن به موعد انفجار است. در واقع هر هفته که بگذرد و به پایان فصل نزدیک شویم باشگاه باید بیشتر به خاطر احتمال از دست دادن مهرههای مهم و ملیپوشی مثل کنعانی یا نوراللهی و عالیشاه احساس خطر کند.
بلافاصله بعد از بازی سوپرجام، جعفر سمیعی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس اعلام کرد بعد از این بازی مهم بازیکنان را به باشگاه دعوت میکنند تا درباره تمدید قراردادها مذاکره کنند ضمن اینکه ابراهیم شکوری هم زیر پست کنعانی کامنتی گذاشت مبنی بر اینکه در باشگاه منتظرت هستیم اما واکنش بازیکنان جالبتر بود.
احمد نوراللهی که تاکنون در این خصوص اظهار نظری نکرده بود در محاصره خبرنگاران چند بار تأکید کرد که بروید از مدیریت باشگاه در این باره سؤال کنید. در واقع او با تأکید روی این جمله همه چیز را به باشگاه و مدیرانش حواله داده و به شکل غیرمستقیم به رسانهها و هواداران میگوید همه چیز در اختیار باشگاه است و مدیران باشگاه احتمالاً باید خواستههای او را تأمین کنند. در واقع به نظر میرسد نوراللهی بدون اینکه حرف حاشیهداری بزند توپ را به زمین مدیران باشگاه انداخته تا رودرروی هواداران قرار نگیرد. حالا مشخص نیست چطور در باشگاه منتظر نوراللهی هستند اما او منتظر اقدام مسئولان باشگاه است؟ آیا نوراللهی که از قطر پیشنهاد نجومی دارد رقم مد نظرش را به مدیران باشگاه اعلام کرده و نمیخواهد کوتاه بیاید یا مسأله دیگری در میان است؟
بمب بارسا در بازار نقل و انتقالات
رونالدو همبازی مسی میشود؟
روزنامه مادریدی آ. اس خبر از برنامه محرمانه خوان لاپورتا داد؛ تشکیل زوج رویایی مسی-رونالدو در بارسلونا.
4 ماه پیش خوان لاپورتا به عنوان رئیس بارسلونا انتخاب شد و برای بار دوم به صندلی ریاست باشگاه کاتالان بازگشت. شوی لاپورتا مدتی است شروع شده و با هیجان و شور خاصی نیز ادامه دارد. بازگشت لاپورتا جان تازهای به بارسلونا داده است؛ باشگاهی که تابستان گذشته چیزی تا از دست دادن لیونل مسی، بزرگترین بازیکن تاریخش فاصله نداشت.
عملکرد اسفبار جوزپ ماریا بارتومئو، رئیس قبلی باعث شده بود تا لیونل مسی با ارسال فکس به باشگاه رسماً تقاضای جدایی کند اما در نهایت او با مخالفت قاطع باشگاه مجبور به ماندن شد.
برای ماهها تصور میشد لیونل مسی قطعاً قراردادش را تمدید نخواهد کرد اما انتخاب خوان لاپورتا که با لیونل مسی ارتباط بسیار خوبی دارد، معادلات را تغییر داده است.
تمدید با مسی
لاپورتا که به خوبی میداند شرایط اقتصادی باشگاه در دوران کرونا بسیار بد است و از این حیث نمیتواند روی تمدید با مسی حساب کند، هفتههاست به دنبال بهترین راهکار برای ماندنی کردن مسی است. او در مصاحبههای خود همواره روی این نکته تأکید کرده است که برای مسی مسائل مالی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و او به دنبال یک پروژه ورزشی جاهطلبانه و بزرگ در بارسلوناست. در واقع این شرط تمدید فوق ستاره آرژانتینی است.
لاپورتا و خورخه مسی چندین دور مذاکره با یکدیگر داشتهاند. طبق چیزی که رئیس جدید عنوان کرده، تمدید با مسی مسیر درستی را طی میکند و او خوشبین است که قبل از پایان ماه جاری میلادی و پایان رسمی قرارداد مسی، او پاسخ مثبت خود را بدهد.
رویای بزرگ رئیس
لاپورتا که اطمینان دارد مسی ماندنی است، به دنبال محقق کردن رویایی است که در وهله اول، غیرممکن به نظر میرسد؛ جذب کریستیانو رونالدو.
بله؛ همتیمی کردن رونالدو و مسی در بارسا هدف نهایی خوان لاپورتاست و این پروژه بزرگ را برای افراد قابل اعتمادش نیز مطرح کرده است. او قصد دارد بزرگترین زوج تاریخ فوتبال را در بارسلونا تشکیل دهد و در حال زمینهسازی برای این اتفاق بزرگ است. پروژهای که اگر به ثمر بنشیند، در تاریخ فوتبال بینظیر خواهد بود.
پیشنهاد به رونالدو
هنوز نمیتوان پیشبینی کرد که رونالدو به پیشنهاد لاپورتا چه پاسخی خواهد داد. لاپورتا به ژرژ مندز، مدیر برنامههای رونالدو نیز پیشنهادی رسمی ارائه نکرده و مهمتر از همه اینکه دقیقاً مشخص نیست او برای پرداخت رقم انتقال رونالدو به یوونتوس و نیز دستمزد او چه برنامههایی دارد.
اگر پاسخ رونالدو مثبت باشد، بارسلونا آنتوان گریزمان، فیلیپ کوتینیو، سرخی روبرتو، عثمان دمبله و ... را به یوونتوس پیشنهاد خواهد داد. برای دستمزد رونالدو نیز گفته میشود لاپورتا ابتدا قصد جذب قرضی رونالدو را دارد و دستمزد او از مجموع دستمزد دو بازیکن بارسا که به یووه خواهند رفت، کسر شده و مابقی را بارسا پرداخت خواهد کرد.
بررسیهای لاپورتا و تیمش نشان میدهد که اگر رونالدو جذب شود، درآمد بارسلونا دو برابر خواهد شد که اتفاقی خارقالعاده برای بارسا محسوب میشود.
به بهانه درخشش پاتریک شیک در یورو
ندود جدید جمهوری چک
جک گوگن
پدر پاتریک شیک همیشه هنگام تماشای بازی پسرش از کنار زمین بازی عصبی بود. اوج آن هم در طی یک بازی داخل سالن بود، وقتی که شیک تنها 12 سال داشت و باعث شد روند حرفه این پسر جوان تغییر کند. شیک گفت: «او خیلی درگیر بازی میشد و وقتی که من بد بازی میکردم، او دستهایش را روی صورتش میگذاشت و سرش را تکان میداد. آن زمان ما داشتیم در یک تورنمنت سالنی برای اسپارتاپراگ بازی میکردیم. پدرم دوباره سرش را تکان داد و بر سر من فریاد زد. من هم به سمتش نگاه کردم و با یک ژست خشمم را تخلیه کردم. آن لحظه یک چیزی ذهنیت مرا تغییر داد. با خودم گفتم: چه کسی واقعاً اینجا فوتبال بازی میکند؟ او یا من؟ مطمئناً من.»
این اتفاق سال 2008 رخ داد و از آن روز خیلی چیزها عوض شده. پدر شیک اکنون به جای سر تکان دادن، به پسرش افتخار میکند. ژستی را که آن روز پاتریک برای ابراز عصبانیت از غرولندهای پدرش به او نشان داد، این روزها دشمنان او در تیمهای رقیب به او نشان میدهند. او با سه گلی که در دو بازی اول جمهوری چک در یورو زد، ستاره برتر یورو 2020 بوده است. او الان همان تعداد گلی را به ثمر رسانده که کریستیانو رونالدو، قهرمان دوران کودکیاش در این رقابتها زده و همین باعث شده که برخی از هموطنانش حتی رویای دیدن کفش طلایی جام در دستان ستاره بایرلورکوزن را داشته باشند.
گل دوم شیک به اسکاتلند در همپدن پارک حیرتانگیز بود، شوت 50 متری او از نیمه زمین، دیوید مارشال سنگربان اسکاتلند را شرمنده تمام هموطنانش کرد که در ورزشگاه بازی او را از نزدیک تماشا میکردند. جای تعجب نیست که باشگاههای لیگ برتر از جمله وستهم حالا برای جذب شیک علاقه نشان میدهند.
رومن پیوارنیک، مربیای که در سطح اول مسابقات فوتبال باشگاهی چک در تیم Bohemians Prague اولین فرصت را به شیک داد، معتقد است که پنالتی که این بازیکن مقابل کرواسی با بینی خونین و شکسته (پس از اصابت ضربه آرنج دژان لوورن با صورتش) به گل تبدیل کرد تجسمی از یک مهاجم واقعی بود. او میگوید: «حتی وقتی که روی او خطا صورت گرفت و پزشکان مجبور شدند خونریزی بینیاش را متوقف کنند، او تصمیم گرفت پنالتی را بزند. این یک نمونه عالی از اعتماد به نفس بالای او بود. به نظر من حتی آن شوت از راه دورش به اسکاتلند هم تعجبآور نبود.»
پیوارنیک ادامه داد: «پاتریک همیشه در تمرینات کارهایی استثنایی را امتحان میکرد. او پس از پایان جلسه تمرینی در زمین میماند و حرکات مختلفی را امتحان میکرد. آن دو گلی هم که زد ناشی از همین قدرت ذهنی بالای او بود. او در حال تبدیل شدن به یک بازیکن بزرگ است و مردم اکنون دارند این را متوجه میشوند. پاتریک بازیکنی است که همیشه میخواهد برنده شود و این انگیزه او به سایر بازیکنان هم سرایت میکند. او از همان 18 سالگی که من مربیاش بودم همینطور بوده است.»
دیوید بکام، قهرمان دوران کودکی شیک بود. او کلی پیراهن و پوسترهای مختلفی از بکام داشت که بالای تختش چسبانده بود و کلی کتاب هم درباره کاپیتان سابق انگلیس خوانده بود. این وضعیت تا یورو 2004 ادامه داشت تا اینکه رونالدو توجه او را جلب کرد. شیک سعی کرد بازی خود را با الگوبرداری از هر دو قهرمانش ارائه کند و در تیم دوران نوجوانیاش، اسپارتاپراگ استعدادش را نشان داد. در همین حال برخی از مسئولان باشگاه نگران عدم شرکت او در کارهای تیمی و پرسینگ هم بودند. این همان چیزی بود که پیوارنیک میخواست آن را برطرف کند اما با مقاومت چشمگیری از جانب بازیکن روبهرو شد.
پیوارنیک ادامه داد: «او برای یک تنه انجام دادن کارها خیلی مشتاق بود. او بسیار باهوش و مؤدب بود اما او نظرات خاص خود را داشت و از بیان آنها هم خجالت نمیکشید. ضربات تمام کننده، نقطه قوت او بود، بنابراین او باید روی همانها هم تمرکز کند. من به او گفتم که وقتی حریف را پرس میکند باید پرتلاشتر باشد. در رده جوانان او علاقهای به بازی بدون توپ نداشت. ما در این باره با هم بحث کردیم و من او را نیمکتنشین کردم. حتی یک بار مجبور شدم صدایم را در رختکن برای او بلند کنم. او سکوت کرد اما این کار مرا توهین قلمداد نکرد. او قدرت شگفتانگیزی داشت. او به حرفهای من فکر و آنها را عملی کرد و اینطور شد که خیلی سریع به ترکیب بازگشت.»
حالا مردم چک از شیک انتظارات زیادی دارند. خیلی وقت است که آنها اسطورههایی مانند ندود و توماس روسیچکی نداشتهاند و برای دیدن یک ستاره بزرگ دیگر لحظهشماری میکنند. شیک به همراه توماس سوچک از وستهم، رهبران عصر جدید چک هستند. آنها امروز در ویمبلی به مصاف انگلیس میروند تا در دومین حضور چک در یک تورنمنت مهم ملی از زمان یورو 2004 به مرحله حذفی صعود کنند.
منبع: دیلی میل
چک-انگلیس و کرواسی-اسکاتلند
مبارزه صعود و صدرنشینی
جمهوری چک تیم شگفتانگیز یورو 2020 و انگلیس پایینتر از حد انتظارات امشب در ویمبلی برای صعود به یکهشتمنهایی به عنوان صدرنشین گروه D مبارزه میکنند. دو تیم از بازی دوم خود یک امتیاز بیشتر نگرفتند، انگلیس راهی برای فتح دروازه اسکاتلند پیدا نکرد و جمهوری چک توانست کرواسی را یک-یک متوقف کند.
یاروسلاو شیلهاوی، مربی جمهوری چک از این تساوی راضی بود و حالا تیم او موقعیت خوبی دارد برای اینکه چهارمین بار بعد از استقلال از اسلواکی به مرحله حذفی یورو برود. چک اگر امشب بازنده ویمبلی را ترک نکند، صدرنشین میشود و در نخستین مرحله حذفی با تیم دوم گروه مرگ روبهرو خواهد شد. این تیم به خاطر پیروزی برابر اسکاتلند با دو گل پاتریک شیک در حال حاضر صدرنشین گروه است و با توجه به اینکه تیم استیو کلارک در بازی قبلی نشان داد انگلیس قابل مهارشدن است، کاملاً خوشبین هستند که نتیجه مقبولی در بازی امشب بگیرند.
تیم شگفتیساز گرت ساوتگیت در جام جهانی 2018 تا اینجای یورو 2020 انتظارات را برآورده نکرده، بخصوص کاپیتان تیم هری کین و به همراه مربیاش زیر فشار زیادی قرار دارند. با این حال سرنوشت صعود در دست خودشان است و اگر با مساوی به عنوان تیم دوم بالا بروند، با تیم دوم گروه E یعنی یکی از چهار تیم سوئد، اسلواکی، اسپانیا و لهستان روبهرو میشوند این یعنی مثل سه سال قبل دومی برای انگلیس بهتر از صدرنشینی است. تیم ساوتگیت مقابل اسکاتلند برای چهارمین بار پیاپی کلینشیت کرد، آنها در مقدماتی یورو 2020 در همین ویمبلی 5 بر صفر جمهوری چک را بردند اما چک در بازی برگشت 2 بر یک به پیروزی رسید.
اخبار تیمی
جمهوری چک مصدوم جدیدی ندارد چون شیک صورت خونآلود خود را به خاطر ضربه آرنج دژان لوورن پاک کرد و توانست از روی نقطه پنالتی سومین گل خود در این تورنمنت را بزند. مهاجم بایرلورکوزن یکی از دو بازیکن در کنار کریستیانو رونالدو است که توانسته سه گل در این جام بزند. تنها تغییر دیگری که ممکن است در ترکیب جمهوری چک رخ دهد، این است که الکس کرال به جای توماس هولز در خط میانی بازی کند.
هری مگوایر در بازی انگلیس با اسکاتلند 90 دقیقه روی نیمکت بود و شاید در این بازی به ترکیب برسد هرچند کنار گذاشتن تایرون مینگز بیرحمانه است. جوردن هندرسون میتواند جای کالوین فیلیپس در خط میانی را به خطر بیندازد اما ساوتگیت احتمالاً در خط حمله خود تغییراتی ایجاد میکند.
جک گریلیش نامی است که هواداران خواهان حضورش در ترکیب اصلی بودند و شاید امشب به آرزویشان برسند هرچند گفته میشود بازیکن استون ویلا شنبه به صورت انفرادی تمرین کرده. جیدون سانچو هنوز یک دقیقه در یورو بازی نکرده اما بعید است هری کین با وجود مشکلاتش در دو بازی قبلی بیرون گذاشته شود.
کی برای صعود چی لازم داره؟
جمهوری چک به عنوان صدرنشین به مرحله بعد میرود اگر به انگلیس نبازد. دوم میشوند اگر ببازند و اسکاتلند، کرواسی را ببرد. این تیم تنها در صورتی سوم میشود که به انگلیس ببازد و کرواسی با اختلاف کافی برای سبقت از آنها از نظر تفاضل گل اسکاتلند را شکست دهد.
انگلیس اگر جمهوری چک را ببرد صدرنشین میشود و اگر مساوی کند یا اسکاتلند برنده نشود، به مرحله بعد میرود. این تیم تنها در صورتی سوم میشود که بازنده بازی امشب باشد و اسکاتلند با اختلاف کافی برای سبقت از آنها از نظر تفاضل گل کرواسی را شکست دهد.
کرواسی باید ببرد تا شانسی برای رقابت در میان چهار تیم سوم داشته باشد. البته در صورت تفاضل گل بهتر میتوانند به جای جمهوری چک در رده دوم قرار بگیرند.
اسکاتلند باید پیروز شود تا حداقل سوم شود، این تیم میتواند در دومی از انگلیس جلو بزند در صورتی که تفاضل گل بهتری داشته باشد.
ترکیب احتمالی
چک: واچلیک؛ کوفال، کالاس، چلوستکا، بوریل؛ سوچک، کرال؛ ماسوپوست، داریدا، یانتکو؛ شیک
انگلیس: پیکفورد؛ واکر، استونز، مگوایر، شاو؛ ریس، فیلیپس؛ سانچو، ماونت، گریلیش؛ کین
قرارداد من با فدراسیون فوتبال تا سال 2023 است
اسکوچیچ: من هنوز سرمربی تیم ملی هستم
انتخاب دراگان اسکوچیچ برای سرمربیگری تیم ملی انتقادهای زیادی را بههمراه داشت. خیلیها او را در حد و اندازه تیم ملی نمیدانستند و معتقد بودند نمیتواند نتیجه لازم را بگیرد. اسکوچیچ اما با چهار برد پیاپی در منامه نشان داد او اعتماد هواداران و مسئولان فدراسیون فوتبال را بهخوبی پاسخ داد.
دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی فوتبال ایران درباره شرایطی که از پس این انتقادها برای او به وجود آمده بود اینطور توضیح داد: «واقعاً شرایط فاجعهآمیزی برای من بود. برای من خیلی سخت بود که در زمین کار نکنم و بازیها را انجام ندهم. بیصبرانه منتظر این بازیها بودم تا نشان بدهم از پسش برمیآیم. من نمیدانم کرونا کی از بین میرود. روزهایی که از سر گذراندم خیلی سخت بود. دلیل استیصال من این بود که در یک ویدئوکنفرانس با AFC متوجه شدیم قرار است در بحرین بازی کنیم. نتوانستم خودم را کنترل کنم چون فهمیده بودم نقشه از چه قرار است. میدانستم تیم خیلی خوبی داریم و میدانستم از پس مدیریت این کار برمیآیم.»
او گفت: «تمام تصمیماتی که گرفته شد واقعاً خوب بود و نتایج هم حاکی از این موضوع است. فشار روی بازیکنان را مدیریت کردیم و واقعاً کار راحتی نبود. رقبای ما سه بازی داشتند و این یک مزیت برای آنها بود. برای آبرسانی به بدن بازیکنان کلی برنامهریزی شد. با چندین متخصص بینالمللی صحبت کردم. ما پروتکلهایی تعریف کردیم، مثلاً دو روز قبل از بازی بازیکنان کربوهیدرات مصرف میکردند. بعد از بازی محلولهای خاصی برای استفاده بازیکنان تعریف کرده بودیم. من نگران فشاری بودم که روی بازیکنان بین بازیها وجود داشت. بین بازیها فقط فرصت داشتیم تمرینات بازیابی را انجام بدهیم. وضعیت طوری بود که فاصله کمی بین دو بازی داشتیم. اگر یک اشتباه کوچک انجام میشد باعث خستگی بازیکنان میشد.»
او درباره اینکه بعضیها اعتبار بردهای تیم ملی را به بازیکنان میدهند، توضیح داد: «مطمئن نیستم، چند ماه پیش هم فکر میکردند اینها نسل طلایی هستند یا نه. البته هرکسی انتظار دارد قدرش دانسته شود و سهمش را در موفقیت لحاظ کنند. خیلی خوب است که درباره نسل طلایی فوتبال صحبت شود. هر چیزی که به جو مثبت فوتبال کمک کند من را خوشحال میکند. میتوانید این نسل طلایی را بدون مربی به زمین بفرستید تا ببینید چه میشود. من مطمئنم آنها میتوانند قضیه را خوب مدیریت کنند و این کنایه نیست.»
اسکوچیچ در پاسخ به این پرسش که شرایطش در تیم ملی چیست هم توضیح داد: «من هنوز سرمربی تیم ملی ایران هستم و قرارداد دارم. همین که اینجا هستم و با شما صحبت میکنم یعنی خانه نرفتهام و قرارداد دارم. قرارداد من مثل ویلموتس بالا نیست. قرارداد من تا سال ۲۰۲۳ است ولی این ذکر شده اگر در دور بعد صعود نکنیم یا به جامجهانی نرویم قرارداد فسخ میشود. قرارداد من تا سال ۲۰۲۳ است اما بستگی به عملکرد دارد. قرارداد دارم و چیزهایی که واقعیت دارد به شما میگویم. من قرارداد دارم و اگر شرایط عادی باشد این تمدید میشود. در قرارداد ذکرشده اگر نتیجه نگیریم میتوانند قرارداد را فسخ کنند. قرارداد من بندهای زیادی ندارد و مختصر است. شاید نیاز باشد هر زمان که فدراسیون فکر کند من خوب نیستم تغییرم بدهد. نیازی به مذاکره نیست چون قرارداد وجود دارد. من بعد از برگشت به ایران با رئیس فدراسیون صحبتی انجام ندادم. رابطه من با رئیس فدراسیون حرفهای است. انتظار یک رابطه خیلی دوستانه ندارم. این موضوعی نیست که من دربارهاش تصمیم بگیرم. من قرارداد دارم و مسائل دیگر به من ارتباطی ندارد. من اینجا برای پیگیری نشانهها نیستم. کارم را انجام دادم و قرارداد دارم. مدیریت فدراسیون تصمیم میگیرد. این همه ماجراست. من بینهایت سختکوشی کردم. افتخار من این است که مربی تیم ملی باشم. هدف من این است که به جامجهانی راه پیدا کنم. فکر میکنم تا حد قابل ملاحظهای در این قضیه سهم داشتم.»
اسکوچیچ تأکید کرد: «میخواهم از صمیم قلب بگویم فکرم را درگیر این مسائل نکردم. به من اعتماد شد و از پسش برآمدم. ذهنم را درگیر اینکه چه تصمیمی قرار است گرفته شود نمیکنم. این مسئولیت من نیست. ذهنم را درگیر چیزهایی که روی آن کنترلی ندارم نمیکنم. سهم من در این موفقیت قابل ملاحظه بود. دوست ندارم ترحمبرانگیز باشم یا از طرفی سیاستمدارانه حرف بزنم. من آمادگی ادامه دادن با تیم ملی را دارم چون ۱۵ ماه سخت کار کردم. اگر فدراسیون تصمیم دیگری داشته باشد باید بدانیم من یک آدم عادی هستم. تیم ملی برد خوبی داشته و من از آن لذت میبرم.»
نیکخواه، عبادیپور، پاکدامن یا میرهاشم
شانزدهمین پرچمدار چه کسی است؟
در فاصله یک ماه مانده به افتتاحیه و مراسم رژه المپیک توکیو، یکی از معدود مسائلی که درباره کاروان ایران تعیین تکلیف نشده و به تصمیمگیری منجر نشده است، پرچمدار کاروان ایران است.
البته که مراسم افتتاحیه این دوره بازیهای المپیک به خاطر اقدامات ضد کرونایی در نظر گرفته شده کاملاً متفاوت از دیگر ادوار بازیها برگزار خواهد شد اما به هر ترتیب مراسم رژه برای تمام کشورها برگزار و پرچمدار در رأس آنها خواهد بود. در مراسم افتتاحیه این دوره، تنها ۱۰ ورزشکار از هر کشور در مراسم حضور خواهند داشت. این موضوع یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیم مدیران ورزش کشور برای تعیین پرچمدار کاروان المپیک خواهد بود.
در واقع با لحاظ کردن این مسأله و همچنین زمانبندی اعزام تیمهای ورزشی کشورمان به توکیو، نسبت به انتخاب پرچمدار تصمیم نهایی اتخاذ میشود.
اولین گروه از ورزشکاران ایران ۲۶ تیرماه تهران را به مقصد توکیو ترک میکنند. والیبال، شمشیربازی، تنیس روی میز، تیراندازی و تیروکمان رشتههایی هستند که ورزشکارانشان در قالب این گروه راهی محل برگزاری بازیهای ۲۰۲۰ میشوند. بسکتبال هم در قالب دومین گروه ۲۷ تیرماه به توکیو اعزام خواهد شد.
با در نظر گرفتن این جدول زمانبندی، گزینههای مورد نظر برای پرچمداری کاروان ایران در المپیک انتخاب شدهاند.
بسکتبال، والیبال، شمشیربازی و تکواندو رشتههایی هستند که قرار است پرچمدار این دوره از بازیهای المپیک از میان ورزشکاران اعزامی آنها به توکیو انتخاب شوند.
گزینههای مورد نظر عبارتند از: صمد نیکخواه بهرامی کاپیتان تیم ملی بسکتبال، میلاد عبادیپور کاپیتان دوم تیم ملی والیبال، علی پاکدامن عضو تیم ملی شمشیربازی اسلحه سابر و میرهاشم حسینی عضو تیم ملی تکواندو چهار انتخاب نهایی برای پرچمداری کاروان ایران هستند که قرار است طی عصر امروز یکی از آنها انتخاب شود.
در میان این چهار نفر، تنها صمد نیکخواه بهرامی سابقه پرچمداری داشته و در بازیهای آسیایی ۲۰۱۰ گوانگژو پرچمدار کاروان اعزامی ایران بود.
در این دوره بالاخره مدیران ورزش از احساس اجبار برای استفاده از زنان ورزشکار به عنوان پرچمدار خلاص شده و پس از چندین دوره دادن پرچم به دست زنان، این بار قطعاً یکی از مردان ورزشکار پیشقراول رژه 10 نفره ایران خواهد بود.
گزینههای مورد نظر برای پرچمداری کاروان ایران در المپیک توکیو نتیجه جمعبندی مدیران کمیته ملی المپیک و اعضای هیأت اجرایی این کمیته است که قرار است در نشست ستاد عالی به بحث و بررسی گذاشته شود تا در مورد انتخاب یکی از آنها جمعبندی حاصل شود.
این نشست امروز و از ساعت ۱۸ تا ۲۰ به ریاست مسعود سلطانیفر در محل وزارت ورزش برگزار میشود.
گزینهای که فردا به عنوان پرچمدار کاروان ورزش ایران انتخاب میشود، هفدهمین پرچمدار ایران در ادوار مختلف این بازیها خواهد بود. محمود نامجو تنها ورزشکار ایرانی است که در دو دوره بازیهای المپیک، پرچمدار کاروان ایران بوده است.
نمایش متوسط، گل آرمانی
استقلال که پس از تعطیلی طولانی و حاشیههای روزهای اخیر نمایش چندان هماهنگی نداشت، با درخشش قایدی و رمضانی پدیده را شکست داد
فرهاد مجیدی در شرایطی که برخی بازیکنان تأثیرگذار خود مانند شیخ دیاباته و فرشید اسماعیلی را دراختیار نداشت و مهدی قایدی نیز یک روز قبل از بازی از سفر تفریحی به تهران بازگشته بود، مقابل پدیده قرار گرفت تا دیداری که قرار بود در هفته بیست و یکم روی پرده نمایش لیگ برتر بیاید، با تأخیر برگزار شود.
دیداری که 3 امتیازش برای استقلال سرشار از اهمیت بود به این دلیل که هم میتوانست فاصله امتیازی با صدرنشینها را کاهش دهد و هم اینکه آبیها را با روحیه مناسب بعد از یک ماه تعطیلی به میدان بازیهای لیگ برتر بفرستد. در نیمه نخست این بازی کیفیت فنی بازی به حدی پایین بود که عملاً هیچ موقعیت مناسبی برای دو تیم به وجود نیامد. هرچند که گاها استقلال یا پدیده به سمت دروازه هم یورش میبردند اما آنچه بیشتر به چشم آمد، ناهماهنگی بازیکنان دو تیم بود. در این میان هافبکهای استقلال نیز دقایق پراشتباهی را سپری کردند و عملاً تمام فرصتهایی که در نیمه اول در اختیارشان قرار داشت را از کف دادند تا 45 دقیقه به بطالت بگذرد. در نیمه دوم اما حضور مهدی قایدی وزن هجومی استقلال را سنگینترکرد و شماره 10 آبیها که در بازیهای پیش مقدماتی جام جهانی در ترکیب تیم ملی نیز نمایش درخشانی داشت در همان بدو ورود به ترکیب استقلال پایه گذار گل تیمش شد. قایدی دقیقه 48 از همان منطقه تخصصی خود (چسبیده به خط هجده قدم حریفان، متمایل به سمت چپ تاکتیکی تیمش) صاحب توپ شد و در حالی که سراسیمگی روی این حرکت انفرادی در سیمای مدافعان پدیده کاملاً آشکار بود با یک حرکت فریبنده توپ را به آرمان رمضانی سپرد و مهاجم استقلال هم با یک ضربه خشک، فنی و بسیار محکم با پای چپ توپ را به طاق دروازه پدیده کوبید و کاری هم از دست میلاد فراهانی برنیامد تا گل زیبایی شکل بگیرد. رمضانی بعد از به ثمر رساندن این گل دوباره پیراهن استقلال را بوسید تا دومین گل پی درپی خود برای استقلال را اینگونه جشن بگیرد، درست مانند گلی که وارد دروازه صنعت نفت در جام حذفی کرد. بعد از گل زیبای رمضانی، استقلال با آرامش بیشتری توپ را در اختیار داشت اما اینطور هم نبود که پدیده برای باز کردن دروازه استقلال برنامهای نداشته باشد. میهمان آبیها بعد از باز شدن دروازهاش بارها به سمت دروازه استقلال یورش برد و حتی دو بار هم تیر دروازه آبیها به لرزه درآمد که عملکرد مناسب سید حسین حسینی و مدافعان باعث شد تا گلی به ثمر نرسد.
فرصت سوزی بازیکنان پدیده و یورش همه جانبه آنها در دقایق پایانی سبب شد تا فرصتی طلایی در اختیار قایدی قرار بگیرد و این بازیکن از غفلت حریف استفاده کند و گل دوم را هم به زیبایی به ثمر برساند. گلی که خیال استقلال را در میان حملات بیمحابای پدیده آسوده کرد تا استقلال 3 امتیاز شیرین از این میدان به دست آورد و بعد از توفان حواشی قدری آرام شود.
استقلال: سید حسین حسینی، سیاوش یزدانی، عارف غلامی، محمد حسین مرادمند (85 - آرش داجلیری) مسعود ریگی، آرش رضاوند، مهدی مهدی پور (46 - مهدی قایدی) وریا غفوری(46 - محمد دانشگر) محمد نادری (90+8 - متین کریمزاده) آرمان رمضانی (79 - سعید مهری)، ارسلان مطهری
سرمربی: فرهاد مجیدی
پدیده: میلاد فراهانی، علی نعمتی، احسان حسینی، رضا یزدان دوست (59 - حسام پورهاشم) یوسف وکیا، محمدرضا فلاحیان (59 - صادق صادقی بابااحمدی) امیرحسن جعفری (59 - حسین مهربان) امین قاسمینژاد، امیرحسین کریمی (84 - محمد محمدزاده) مهرداد بایرامی (67 - احمد الجبوری)، عرفان معصومی
سرمربی: سید مهدی رحمتی
روزهای پرارزشی که برای تدارک المپیک هدر رفت
سال گمشده
یادداشت
وصال روحانی
سال 1399 را که حدود سه ماه پیش تمام شد، باید لااقل در فرهنگ ورزش کشور و براساس اتفاقات آن، یک «سال گمشده» تلقی کرد. این طرز تلقی به سبب وقت بیکرانی است که به هدر رفت و در اکثر رشتههای ورزشی حداقل بهرهگیری از آن صورت گرفت. این بهرهگیری به اندازهای کم بود که انگار اصولاً چنین سالی را نداشته و تجربه نکردهایم و با اینکه برگههای تقویم سال 1399 خلاف این را میگویند، بهرههای ورزشی برگرفته در این سال چنان اندک و ضایعات و کمثمریها به قدری زیاد بوده است که انگار ما در چنین سالی ورزشی تقریباً تعطیل داشتهایم. درست است که در همین سال فوتبال باز هم خبرساز اول بود و در چند رشته هم تک درخششهایی رؤیت شد اما واقعیت امر این است که از یک وقت و مجال بزرگ ایجاد شده برای ورزش کمترین سود برگرفته شده و نتوانستیم از آن روزها و هفتهها و ماههای طولانی پلی برای حضوری قویتر در المپیک سی و دوم بسازیم. آوردن مثالهایی در این زمینه، موضوع را بیشتر روشن و درک ماجراها را مقدورتر میکند. وقتی سهراب مرادی از ناحیه کتف و کمر در اوایل سال 1398 مجدداً آسیب دید و مجبور به شروع یک دوره درمانی طولانی شد، این بیم اساسی به وجود آمد که او به المپیک توکیو که قرار بود در مردادماه 1399 برپا شود، نخواهد رسید. در مورد کیانوش رستمی، دیگر ستاره وزنهبرداری ایران نیز این هراس وجود داشت اما مشکل او مصدوم شدن نبود بلکه ناسازگاریهای وی و تمرین کردن به طور شخصی و پرهیز او از رفتن به اردوی گروهی و تقابل آشکاری که از این طریق بین او و فدراسیون ایجاد میشد، موجب نزول نتایج وی و دور ماندن از آمار و حدنصابهایی میشد که برای حضور در آوردگاه المپیک به آن نیاز داشت. در چند رشته ورزشی دیگر هم هنوز سهمیههایی وجود داشت که باید صید میشد تا حضور ما در المپیک سی و دوم پررنگتر گردد و این امر نیاز به بهرهگیری حداکثری از رویدادهای مختلف در نیمه دوم سال 1398 داشت. زمان اندک و کار بزرگ پیش رو نوعی فشار فکری به همگان وارد میکرد و به همین خاطر وقتی در زمستان 1398 بلای عظیم کرونا بر جهان حادث و حاکم شد و اوضاع به قدری تیره گشت که المپیک را یک سال به تأخیر انداخت و از مرداد 1399 به مرداد 1400 موکول کرد ورزش ایران نفسی کشید و این ادعا همه جا شنیده شد که این بیماری منحوس اگر فقط یک بهره داشته باشد، کمک به روند آسیبدیدگیها و ارتقای درجه ورزشکارانی است که اگرچه قابلیتهای فنیشان برای راهیابی به المپیک به دور از تردید است اما مصدومیتها و زمان اندک برای کسب سهمیهها راه ورودی را به رویشان تنگ کرده بود. در فرجه تازهای که ایجاد شده بود و به طول مدت یک سال بود، میشد بر این مصدومیتها فایق آمد و دوباره اوج گرفت و سهمیههای به خطر افتاده را صید کرد و با توش و توان کامل و سهمیههای بیشتر به توکیو رفت و آنجا کاری کارستان کرد. درست است که این امر در مورد حسن یزدانی در کشتی آزاد صدق کرد و او با رهایی کامل از مصدومیتش به همان یزدانی قبلی تبدیل شد و از تأخیر یکساله کرونایی بیشترین بهره را برای خود بر گرفت اما برای اکثریت مدعیان کنار مانده از المپیک سببساز خیر نشد. سهراب مرادی و کیانوش رستمی که وصفشان را آوردیم، در سال 1399 هیچ گشایش مهم و سرنوشتسازی در کارشان صورت نگرفت و تقریباً در همان جایگاهی ماندند که در سال 1398 قرار داشتند و به همین سبب هر دو از کسب سهمیه المپیک توکیو بازماندند. امیر مهدیزاده که امید داشت در تورنمنت پاریس در اوایل اردیبهشت 1399 مجوز شرکت در المپیک را بگیرد، با وجود حدود 13 ماه تأخیر کرونایی در برگزاری این مسابقه، در اواخر اردیبهشت امسال فقط ناکامی را در آنجا تجربه کرد و از غایبان بزرگ کاراته در آوردگاه توکیو خواهد بود و با اینکه تیم ملی کشتی آزاد هر شش سهمیه ممکن را به دست آورد، فرنگیکاران از یک سهمیه بازماندند و پنج نفره به توکیو میروند. سهمیههای بوکس ما روی همان دو نفری باقی ماند که در سال 1398 به دست آمده بود و در تکواندوی زنان نیز کسب حداکثر سهمیههای مقرر (دو مورد) امکانپذیر نشده است. مشابه این وضعیت در بعضی رشتههای دیگر شامل دوومیدانی و ژیمناستیک هم رؤیت شده است و یک سال اضافهای که عفریت کرونا با وجود تمامی نحوست درونیاش به جامعه ورزشی ما ارزانی داشت، با کمترین بهرهگیری از جانب ما همراه گشت و انگار که اصلاً سال 1399 غیب شده و وجود خارجی نداشته است. این فرآیند محصول ضعفهای فردی، فقدان جاهطلبیهای لازم و البته محصول سوءمدیریت افرادی بوده است که گردش کارها را در دست داشتهاند و باید زمانسنجی و قوه مدیریت و سازماندهی بسیار بهتری میداشتند اما پا به پای ورزشکاران مصدوم یا افراد دور مانده از فرم ایدهآل حرکت کردند و 12 ماه تمام بالغ بر 365 روز را که هر روز آن میتوانست حاوی بهرههایی ویژه باشد، به هدر دادند. سوءمدیریتها نه فقط شامل بهکارگیری روشها و ادوات پزشکی لازم برای بهبودی سریعتر مصدومان میشد بلکه نحوه هدایت افراد و تیمهای دور مانده از فرم ایدهآل را هم دربر میگرفت. میتوان فدراسیونهای ورزشی مختلف را که مسئول نخست برنامهریزی در حوزههای کاری خویش هستند، مسئول اول این ضعفها دانست اما نهادهای پیشروتر و سران ارشد ورزش نیز در این قصورها و زمان عظیم از دست رفته بیتقصیر نبودند. هر چه باشد، مسئولیت و وظیفه نخست این نهادها پیدا و اجرا کردن بهترین راههای اعتلای فنی برای تیمها و نفرات حاضر در مسابقات بزرگ و پشتیبانی اجرایی و لجستیکی آنها است و اینکه در ازای هر مدال چقدر پاداش میدهند، شاید وظیفه آخرشان باشد زیرا هیچ مزد و اجری با ارزش افتخارسازی برای میهن برابری نمیکند و با هیچ میزان پول قابل قیاس و اندازهگیری نیست. کسب 61 سهمیه المپیک پیش رو بیلان بدی نیست اما سهمیههای متعددی که از دست رفت و حتی پدید آمدن یک سال فرصت اضافه کرونایی هم آن را و روند کارها را بهتر نساخت، فقط به معنای یک فرصت عظیم از دست رفته است. فرصتی که تحت نام سال 1399 از درون تقویمها پر کشید و رفت و تو گویی که از ابتدا هم وجود نداشته است.
هر کاری کنند تیم من میبرد
مجیدی: علینژاد از سمتش سوءاستفاده نکند
سرمربی استقلال با حضور در نشست خبری جواب صحبتهای معاون وزیر ورزش را داد و گفت هر کاری کنند تیم او میبرد. علینژاد، معاون وزیر ورزش ساعاتی قبل از بازی استقلال مقابل پدیده در مصاحبهای گفته بود که اگر مجیدی در حوزه اختیارات خود عمل نکند، مطابق قراردادش با او برخورد خواهد شد. مجیدی پس از برد دو بر صفر تیمش در نشست خبری گفت: «آقای علینژاد قبل از بازی درباره من صحبت کردند. از او میخواهم از جایگاه خود سوءاستفاده نکند. آقای سلطانیفر رئیس مجمع باشگاه است و علینژاد نباید درباره این موضوع صحبت کند. از من خواستند صحبت نکنم و قصد نداشتم این کار را کنم اما هر کاری کنند، تیم من میبرد.» مجیدی در ادامه نشست خبری را به یکباره ترک کرد و حاضر به صحبت نشد. استقلال در روزهای گذشته بابت بدهی باشگاه به بازیکنان دردسرهای زیادی داشته و آثار این حاشیهها روی عملکرد شب گذشته تیم هم مشهود بود.
قطع برق، سردی بازیکنان
تنها نکته منفی این بازی قطع مکرر برق ورزشگاه در دقایق آخر بود. در لحظاتی که بازی گرمای مطلوبی داشت ناگهان پروژکتورها قطع شد. این اتفاق یکی، دو بار دیگر رخ داد که در روند بازی تأثیرگذار بود. هرچند که بازیکنان پدیده بعد از قطعی برق بازی جسورانهتری انجام دادند اما به واقع این ماجرا یک نکته منفی برای میزبانی تهران از این بازی بود.
باشگاه استقلال بیتفاوت در مقابل مراودات مالی پیش فصل
چک شخصی؛ شما هم مقصرید آقای مددی!
یادداشت
حمیدرضا عرب
استقلال این روزها با انبوهی از گرفتاریها مواجه است که این مسائل در روح و روان بازیکنان نیز اثرات منفی گذاشته است. بعد از بگومگوهایی که میان مدیرعامل باشگاه استقلال و فرهاد مجیدی ایجاد شد و همگان پی به عمق اختلافات میان دو طرف بردند، ماجرای حضور طلبکاران در هتل محل اقامت استقلال برای جلب مدافع این تیم چشمها را به سمت خود برد؛ ماجرایی که نشان میدهد در انتقال مرادمند به استقلال نیز اشتباهاتی انجام شده و مدیران استقلال به سادگی از کنار آن گذشتهاند.
اوج شگفتی آنجا است که وقتی از مدیرعامل باشگاه استقلال درباره موضوع مرادمند سؤال میکنند او بدون توجه به وظایف زیرمجموعه خود اعلام میکند که تقصیری به گردن باشگاه نیست؛ به این دلیل که مرادمند از چک شخصی خودش برای انتقال به استقلال استفاده کرده است.
سؤالی که ضروری است مدیران باشگاه استقلال به آن پاسخی شفاف و روشن بدهند این است که چرا در زمان انتقال، تصمیمگیران باشگاه استقلال ماجرا را آنقدر ساده گرفته که اجازه داده بازیکن شخصاً به باشگاه سابقش چک شخصی بدهد.
آیا در تیمهای حرفهای دنیا نیز بازیکن از چک شخصی خود برای انتقال به تیمهای دیگر استفاده میکند؟ آیا چنین تصمیمهایی حرفهای است؟ عجیبتر اینکه مدیرعامل باشگاه استقلال طوری اظهارنظر میکند که انگار هیچ مسئولیتی در قبال بازیکنان خود به گردن ندارد در حالی که اساساً مدیران باشگاه استقلال پیش از شروع فصل نباید اجازه میدادند انتقال به این شکل و شمایل انجام شود.
این تصمیمهای خلق الساعه و عجیب که از گذشتهها به یادگار مانده، همواره در فوتبال ایران رخ میدهد و مدیران عصرجدید نیز بیآنکه شرح وظایف اولیه خود را بدانند در مقابل چنین رفتارهایی از خود نرمش نشان میدهند و به تأسی از همان سنت غلط همیشگی اجازه میدهند بازیکنان چنین دردسرهای بزرگی را برای خود ایجاد کنند و برای باشگاه و زیرمجموعه خود نیز نگرانی و التهاب به وجود آورند.
در اینکه خود مرادمند هم در ماجرای رخ داده مقصر است و وسوسه روزهای نخست حضور در استقلال سبب شده هر اقدامی در این راستا انجام دهد تا انتقال شکل بگیرد، تردیدی نیست اما مدیران باشگاه استقلال که به مسائل حقوقی و مالی اشراف بیشتری دارند، نباید اجازه میدادند اساساً بازیکن، شخصاً برای انتقال خود، چک شخصی پرداخت کند.
حال شاید به واسطه آنکه مددی پیش از شروع فصل مسئولیتی در نقل و انتقالات استقلال نداشته و بیشتر مهدی عبدیان و اسماعیل خلیلزاده نقش آفرین نقل و انتقالات بودند بتوان او را در این ماجرا تا حدی بیتقصیر دانست اما لحن بیان او در مواجهه با مرادمند نشان میدهد که اگر او نیز مدیرعامل استقلال بود، همین تصمیم را اتخاذ و در مقابل اقدام بازیکن جدید استقلال از خود نرمش نشان میداد تا ماجرای انتقال به غیرحرفهایترین شکل ممکن رقم بخورد.
باید دریافت که فوتبال ایران سالها است حرفهای شده اما اتفاقاتی که در آن رخ میدهد، ثابت میکند که همچنان لیگ ایران در شکل مدیریتی خود به طور آماتور هدایت میشود و در این کارزار، وقوع ماجراهایی نظیر آنچه صبح روز بازی استقلال مقابل پدیده در هتل محل اقامت استقلال رخ داد و طلبکاران برای جلب مرادمند آمدند، بسیارعادی است!
بزرگترین شگفتی جامملتهای اروپا
بحران کوکاکولا!
یادداشت
علی بابازاده
«آیا ندیدی که رونالدو با آن بطریها چه کرد؟ او از شر نوشابهها خلاص شد!» وقتی این سؤال توسط یک خبرنگار از سرمربی تیم ملی روسیه پرسیده شد، استانیسلاو چِرچسوف برای بار دوم دستش را به سمت نوشیدنی برد و آن را سر کشید! در کنفرانس مطبوعاتی پس از دیدار مقابل فنلاند که با برتری یک بر صفر تزارها همراه بود، چرچسوف به مقابله با واکنشهای کریستیانو رونالدو و مانوئل لوکاتلی درآمد و نشان داد که همانند فوتبالیستهای امروزی، توان نه گفتن به نوشابههای «کوکاکولا» را ندارد.
بزرگترین چالش و حاشیه جام ملتهای اروپا تا بدین جایکار، نه نمایشهای ناامید کننده اسپانیا بوده و نه حمله قلبی به کریستین اریکسن! مصدومیت هافبک دانمارکی با مرور زمان رو به بهبودی خواهد رفت و باعث بالا و پایین شدن سهام و ارزش هیچ شرکتی نشده؛ با این همه واکنش کریستیانو رونالدو سر و صدای زیادی در دنیای فوتبال و فضای مجازی به همراه داشت و هنوز هم تبعات آن رفتار در بین مدیران یوفا و مقامات برگزار کننده یورو ۲۰۲۰ دیده میشود. پیش از دیدار پرتغال و مجارستان و در ابتدای کنفرانس مطبوعاتی که رونالدو و فرناندو سانتوس در آن حضور داشتند، فوق ستاره باشگاه یوونتوس ترجیح داد تا نوشیدنیهای گازدار بر روی میز را از جلوی دوربین کنار گذاشته و به خبرنگاران توصیه کند تا بهجای مصرف نوشابههای حاوی قند، «آب بنوشند!»
آمادگی بدنی و شرایط ایدهآل مهاجم ۳۶ ساله بر کسی پوشیده نیست اما رفتار او مقابل دوربینهای خبرنگاران باعث شد تا مقامات یوفا روزنه جدیدی مقابل خود پیدا کنند و آن «مقابله بازیکنان با اسپانسر مسابقات» بود!
اسپانسرینگ «کوکاکولا» برای جام ملتهای اروپا نیز مانع از واکنش رونالدو نشد و پیشنهاد آب بنوشید او به ضرر ۴ میلیارد دلاری شرکت آمریکایی منجر شد؛ ارزش برند معروفِ تجاری از ۲۴۲ میلیارد، به ۲۳۸ میلیارد دلار تنزل پیدا کرد و مخالفان و موافقان «نوشابه» وارد گود شدند. هجمههای مختلف و ۳۰۰ میلیونی رونالدو در شبکههای اجتماعی، شرکت کوکاکولای آمریکا را وادار به واکنش کرد؛ «شرکت ما تمام محصولات خود را که شامل آب آشامیدنی نیز میشود، در نشستهای خبری مربیان توزیع میکند و بازیکنان و کادرفنی هر تیمی میتوانند از هر نوع محصولی که به آن علاقه دارند استفاده کنند. دوست داریم به سلایق مختلف احترام گذاشته شود و از همین رو همه میتوانند آب آشامیدنی یا نوشیدنیهای بدون قند را در اختیار داشته باشند.»
مارکا میگوید افت ۴ میلیارد دلاری کوکا، تنها طی ۳۰ دقیقه اتفاق افتاده و همین مسأله پای مقامات یوفا را به بحران اصلی یورو ۲۰۲۰ باز کرد؛ «توقع نداشتیم مدیران فوتبال اروپا از مسائل مالی و اسپانسرینگ، که هدف و سوژه اول آنهاست چشمپوشی کرده و در حمایت از رونالدو صحبت کنند! یوفا که ورزش و فوتبال را در شعار «ضامنِ سلامتی» میداند، به هیچ قرارداد مالی و تبلیغاتی جواب منفی نمیدهد و دقیقاً تصمیماتی را اتخاذ میکند که برخلاف شعارهای همیشگیاش به نظر میرسد؛ به گزارش دیلی میل، مارتین کالن مدیر برگزاری رقابتهای یورو ۲۰۲۰، همانند رئیس خود، الکساندر چفرین دست به تهدید بازیکنان خاطی زده و میگوید؛ «حامیان مالی یوفا حق دارند گلهمند باشند. آنها در قبال پول و سرمایه انتظار تبلیغات دارند و نه تخریب. به تمامی تیمها یادآور شدیم که اسپانسرینگ برای برگزاری رقابتها امری حیاتیست. همه موظف به رعایت قوانینِ حامیان مالی هستند و با افراد متخلف، توسط فدراسیونهای کشورشان برخورد خواهد شد.»
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو